اسم:فرزاد فامیل:فرزین تاریخ تولد:3/4/1360 تحصیلات:لیسا نس مدیریت صنعتی از دانشگاه ازاد اسلامی نام پدر: محمدکاظم نام مادر: مریم نعمابی خواهر: 1 خواهر به اسم نیلوفر متاهل و دارای لیسانس صنایع غذایی چه اسم خوشکلی داره خواهرش ساکن: الهیه خودروی مورد علاقه: بی ام و x6 البته خودش لکسوز داره اونم مشکیش تیم مورد علاقه:پرسپولیس رنگ مورد علاقه:قرمز خاکستری و سفید گل مورد علاقه:رز و یاس مکان مورد علاقه:دربند میوه مورد علاقه:اناناس غذای مورد علاقه:شیشلیک حیوان مورد علاقه: سگ خوراکی مورد علاقه:لواشک (دهنم آب افتاد ) صدای مورد علاقه:صدای دریا ((به نظر من صدای خود فرزاد )) بازیگر مورد علاقه:پرویز پرستویی و حسام نواب صفوی خواننده ی مورد علاقه: استاد شجریان روز مورد علاقه:پنجشنبه وضعیت تاهل: متاهل
• اولی: چرا آمبولانس ها اینقدر سریع حرکت می کنند؟ دومی: از دو حال خارج نیست یا مریض می برند یا راننده هاشون مریض اند.
• اولی: نمی دونی اون طرف خیابون کدوم طرفه؟ دومی: نه متأسفانه بچه ی این محل نیستم.
• معلم به شاگرد: می تونی با جوراب جمله بسازی؟ شاگرد:از سقف خونه ما بد جور آب می آد.
• اولی: من نه کمرو هستم و نه پررو دومی: آها فهمیدم: شما نیمرو هستید.
• معلم: فعل زدن را صرف کن شاگرد: زدم، زدی، زد معلم: بعدش؟ شاگرد: بعد همگی رفتیم بیمارستان.
• قاضی به زن: شما به چه علت یکی از چشمان شوهرتان را کور کردید زن:آخه جناب قاضی می خواستم به من و هووم به یک چشم نگاه کنه و فرق نذاره .
• اولی: اگر به نظر تو جمعه وجود نداشت چه اتفاقی می افتاد ؟ دومی هیچی روزها از زور خستگی می مردند.
• دانش آموز به معلم: آقا ببخشید سلیقه رو با صاد می نویسند یا با سین؟ معلم: این دیگه به سلیقه ی خودتون بستگی داره که سلیقه رو با صاد بنوبسید یا با سین.
• به یک نفر می گن پاشو سحره، می گه: بذار بخوابم، خودم فردا بهش زنگ می زنم.
• از یک نفر می پرسند اگه حالت تهوع بهت دست بده چه کار می کنی؟ می گه: چاره ای نیست خوب من هم مجبورم باهاش دست بدم دیگه!
• اگه کسی دنبال یک گل خوشکل می گشت جون هر کسی دوست داری نگو من کجام.
• به یارو می گن جوراب هاتو از کی نشستی؟ می گه جون مادرت سوال تاریخی نکن.
• غضنفر به زنش می گه بیا مهریه ات رو بذار اجرا با پولش خونه بخریم.
• دو خجالتی با هم ازدواج می کنند بچه شون آب می شه.
• یک کلاغ با یک زرافه با هم ازدواج می کنند بچشون کلافه می شه.
• غضنفر می ره ماشین شو بیمه کنه، آقاهه می گه خدا کنه هیچ وقت از بیمه استفاده نکنی غضنفر با ناراحتی می گه: امیدوارم که تو هم از اون پول خیر نبینی.
• به غضنفر می گن از مسافرت چی آوردی؟ می گه تشریف.
• به یک نفر می گن خاصیت نوشابه رو بگو می گه: آب داره، گاز داره ولی متاسفانه تلفن و برق نداره
• غضنفر به رفیقش می گه من یه تمساح پیدا کردم چیکارش کنم؟ میگه ببرش باغ وحش. فردا رفقیش می گه بردیش؟ غضنفر می گه: آره، تازه امشب هم می خوام ببرمش سینما
• یه مرده دستش شکسته بوده، میره دکتر، دستشو گچ می گیرن. از دکتر می پرسه: آقای دکتر! بعد از اینکه گچ دستمو باز کنم آیا می تونم سنتور بزنم؟ دکتر می گه: البته، حتماً. مرده میگه: چه عالی! چون قبلاً نمی تونستم!
• عروس میره گل بچینه، شهرداری می گیرتش
• یکی زنگ میزنه 118 میگه شماره غضنفر رو دارید یارو میگه نه، میگه پس من میگم تو یادداشت کن داشته باشی.
• یه نفر میره جوراب فروشی میگه آقا جوراب می خوام فروشنده میگه: مردونه؟ طرف دست میده میگه: مردونه.
خنده، جوک، طنز، پیامک طنز
• دو مگس بر سر مرد طاسی می شینند. بچه مگس به مادرش میگه: مادر من تشنمه. مگس مادر: آخه پسرجان من در این بیابان بی آب و علف چطور برات آب پیدا کنم.
• از طرف می پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز می کنن؟ میگه: آخه من امتحان کردم..... پیاده خیلی راهه.
• تست فیزیک کنکور: سرعت نور چه قدر است؟ 1- بد نیست 2- خوب است 3- الحمدالله 4- تو خوبی؟
• معلم تاریخ: آهای… تو که با اون قد بلندت ته کلاس وایسادی و بر و بر منو نگاه می کنی بگو ببینم اسکندر مقدونی کی بود؟ طرف: نمی دونم. معلم تاریخ: کی ناصرالدین شاه را کشت؟ طرف: نمی دونم. معلم تاریخ: پس تو با این وضعت چطوری می خوای امتحان تاریخ بدی؟ طرف: من که نمی خوام امتحان بدم من اومدم بخاری کلاس را تعمیر کنم.
• کانگورو پدر میگه: عزیزم بچه کجاست ؟ کانگورو مادر میگه: وای کیفـمو زدن.
خنده، جوک، طنز، پیامک طنز
• غضنفر به راننده تاکسی می گه آقا چند می گیری منو برسونی به راه آهن؟ راننده : میگه 100 تومن. غضنفر میپرسه واسه چمدونام چند می گیری؟ راننده میگه: هیچی. غضنفر میگه: پس چمدونام ببر من هم اومدم!
• پدری برای پسرش مدتی از فواید و زیبایی گل ها صحبت کرد. در پایان حرف هایش از پسرش پرسید: خب، پسرم تو چه گلی را دوست داری؟! پسر گفت: پدر جان گلی را دوست دارم که از پشت 18 قدم زده بشه!
• الا یا ایهاالساقی ادر کاسا و ناولها ... که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد تالار و شام و عاقد و عکاس و آرایشگر و فیلم و لباس و تاج و کفش و کیف و ساک و سکه و شمش و پلاک و شمعدان و ساعت و زنجیر و سرویس طلا... آن هم از آن سرویس خوشگل ها... و از این جور مشکل ها!
• یه نفر میره سمعک بخره، فروشنده میگه: همه جورشو داریم، 1000 تومنی تا 1000000 تومنی. طرف میگه: 1000 تومنی اش چه جوری کار می کنه؟ فروشنده میگه: این اصلا کار نمی کنه فقط چیزی که هست وقتی مردم اینو می بینن، بلندتر حرف می زنن
• پدری به دخترش میگه: دخترم راجع به پیشنهاد ازدواجی که بهت داده اند خوب فکرهایت رو بکن... دختر گریه کنان میگه: ولی من می خواهم پیش مامانم باشم. پدر: خوب، اونم با خودت ببر عزیزم.
• فریدون همیشه لباس مشکی می پوشیده. دوستاش میگن چرا همیشه مشکی می پوشی؟ میگه: آخه من ختم روزگارم!
• محکوم به اعدام: آخرین آرزوم اینه که پسرم را ببینم. دادستان: اشکال نداره، پسرت کجاست؟ محکوم: من هنوز ازدواج نکرده ام!
• معلم: چرا رفته هستم غلط است؟ شاگرد: آقا اجازه، برای اینکه شما هنوز نرفته هستید.
• زن از شوهرش پرسید: چرا وقتی که من آواز می خونم، تو از پنجره بیرون را نگاه می کنی و می خندی؟ شوهر میگه: برای اینکه مردم تصور نکنند من دارم تو را کتک می زنم و تو داری با جیغ و داد گریه می کنی!
• سه نفر تو قلب جای دارن 1 خدا 2 مادرم 3 پدرم ، آخی تو نیستی ؟؟؟؟؟
• تو ضربان قلب منی 4 ، 5 ، 6 ، 7 - - - - - - - - اینا همه جای خالیه توئه
• قانون معرفت میگه: به قلب ما نزدیک است آن کس که از چشمان ما دور است .
• غضنفر تو جنگل می رفته! بعد یه روباه مرده می بینه! میگه خوب شد مرده! وگرنه گولم می زد.
• غضنفر هلو می خورده به وسطش که می رسه میگه ایول گردو هم داره.
• غضنفر ماشینش پنچر می شه، می ره از لوله اگزوز فوت می کنه. یکی رد می شده می گه : تا صبحم که فوت کنی لاستیک باد نمی شه، چون شیشه های ماشینت پائینه.
• غضنفر زنگ می زنه ثبت احوال میگه: ببخشید اونجا ثبت احواله؟ من امروز احوالم خوبه، می خواستم ثبت کنم!
• قصه عشق: یکی بود یکی نبود، عشق، کلاغی بود که هرگز به خونش نرسیده ...
• ایـــــوب را گفتند: صبر از که آمـــوختـــــی؟ گفـــــت: از دایـــــال آپ ! ! !
• طرز چک نوشتن بنده خدا :23000 ریال معادل دو سه هزار تومان !!!!
• خسته از زندان که نامش زندگیست، پس قشنگی های دنیا دست کیست ؟؟؟!!!
سلام به بینندگان محترم
شهادت امام جعفر صادق (ع) روبهتون مخصوصا تسلیت میگویم.
سلام
دیدید
13شهریورنمایشگاه باز میشه
می خوایین چه بخریین؟
دیدین تابستون هم تمام شد
دیگه باید مثل خر درس بخونی
آفریقای جنوبی: سرزمین بدون سرما (آفتابی) جنوبی (لاتین، یونانی)
آفریقای مرکزی: سرزمین بدون سرما (آفتابی) مرکزی (لاتین،یونانی)
آنگولا: از واژه نگولا که لقب فرمانروایان محلی بود
اتریش: شاهنشاهی شرق (ژرمنی)
اتیوپی: سرزمین چهره سوختگان (یونانی)
ازبکستان: سرزمین خودسالارها (سغدی-ترکی-فارسی/دری)
اسپانیا: سرزمین خرگوش کوهی (فنیقی)
استرالیا: سرزمین جنوبی (از لاتین)
استونی: راه شرقی (ژرمنی)
اسرائیل: جنگیده با خدا (عبری)
اسکاتلند:سرزمین اسکاتها{در لاتین قوم گائل را گویند}(لاتین).
افغانستان: سرزمین قوم افغان (فارسی)
اکوادور: خط استوا (اسپانیایی)
الجزایر: جزیرهها(عربی)
السالوادور: رهایی بخش مقدس (اسپانیایی)
امارات متحده عربی: شاهزاده نشینهای یکپارچه عربی (عربی)
اندونزی: مجمع الجزایر هند(فرانسوی)
انگلیس: سرزمین پیر استعمار (ژرمنی)
اوروگوئه: شرقی
اوکراین: منطقه مرزی (اسلاوی)
ایالات متحده امریکا: از نام آمریگو وسپوچی دریانورد ایتالیایی
ایتالیا: شاید به معنی ایزد گوساله (یونانی)
ایران: سرزمین آریاییها? برگرفته از واژه? «آریا» به معنی نجیب و شریف
ایرلند: سرزمین قوم ایر(انگلیسی)
ایسلند: سرزمین یخ (ایسلندی)؛
باهاما: دریای کم عمق یا ریشدارها(اسپانیایی)
بحرین: دو دریا (عربی)
برزیل: چوب قرمز
بلژیک: سرزمین قوم بلژ (از اقوام سلتی)، واژه بلژ احتمالاً معنی زهدان و کیسه میداده
بلیز: یا از نام دزدی دریایی به نام والاس یا از واژهای بومی به معنای آب گل آلود
بنگلادش: ملت بنگال (بنگلادشی)
بوتان: تبتی تبار
بورکینافاسو: سرزمین مردم درستکار (از زبانهای موره –دیولا)
بولیوی: از نام سیمون بولیوار مبارز رهایی بخش آمریکای لاتین
پاراگوئه: این سوی رودخانه
پاکستان: سرزمین پاکان (فارسی /دری)
پاناما:جای پر از ماهی (زبان کوئِوا)
پرتغال: بندر قوم گال (از اقوام سلتی) (لاتین)
پورتوریکو: بندر ثروتمند (اسپانیایی)
تاجیکستان: سرزمین تاجیکها (فارسی /دری)
تانزانیا: این نام از هم امیزی تانگانیگا(سرزمین دریاچه تانگا) + زنگبار است
تایلند: سرزمین قوم تای
ترکمنستان: سرزمین ترک + ایمان=ترکیمان=ترکمان= ترکمن (سرزمین تورک هایی که مسلمان شده اند)، مربوط به سده های آغازین اسلام
ترکیه: سرزمین قویها (ترکی با پسوند عربی)
جامائیکا: سرزمین بهاران
جیبوتی: شاید به پادری بافته از الیاف نخل میگفتند(زبان آفار)
چاد: دریاچه ( زبان بورنو)
چین: سرزمین مرکزی (چینی)
دانمارک: مرز قوم "دان”؛
روسیه: کشور روشن ها، سپیدان (شاید از ریشه سکایی”راؤش”)
روسیه سفید (بلاروس): درخشنده (روس) سفید (روسی)
رومانی: سرزمین رومیها
زلاند نو: زلاند جدید (زلاند نام یکی از استانهای هلند به معنای دریاست)؛
ژاپن: سرزمین خورشید تابان (ژاپنی)
ساحل عاج: ساحل عاج
سریلانکا: جزیره باشکوه (سنسکریت)
جزایر سلیمان: از نام حضرت سلیمان
سوئد: سرزمین قوم "سوی”
سوازیلند: سرزمین قوم سوازی
سوئیس: سرزمین مرداب
سودان: سیاهان (عربی)
سوریه: سرزمین آشور (سامی)
سیرالئون: کوه شیر
شیلی: پایان خشکی- برف (از زبان بومی آنجا)
صحرا: بیابان (عربی)
صربستان: سرزمین قوم صرب
عراق: شاید از ایراک به معنای ایران کوچک (فارسی)
عربستان سعودی: سرزمین بیابانگردان در تملک خاندان خوشبخت. واژه عرب به معنی گذرنده و بیابانگرد است، سعود یعنی خوشبخت
فرانسه: سرزمین قوم فرانک (از اقوام سلتی)
فلسطین: یکی از اسامی قدیم رود اردن
فنلاند: سرزمین قوم "فن”
قرقیزستان: سرزمین چهل قبیله (قرقیزی)
قزاقستان: سرزمین کوچگران (قزاقی)
قطر: شاید به معنای بارانی (عربی)
کاستاریکا: ساحل غنی (اسپانیایی)
کانادا: دهکده (زبان سرخپوستی”ایروکوئی”)
کلمبیا:سرزمین کلمب(کریستف کلمب)(اسپانیایی)
کنیا: کوه سپیدی (زبان کیکویو)
کویت: دژ کوچک (هندی-عربی)
گرجستان:سرزمین کشاورزان (یونانی)
لبنان:سفید (عبری)
لهستان: سرزمین قوم "له”
لیبریا: سرزمین آزادی
مجارستان: سرزمین قوم مجار (مجاری)
مراکش: مغرب؛ مصر: شهر – آبادی؛
مقدونیه: سرزمین کوه نشینها، بلندنشینها (یونانی)
مکزیک: اسپانیای جدید (اسپانیایی)
موریتانی: سرزمین قوم مور (لاتین)
میکرونزی: مجمع الجزایر کوچک (فراسوی)
نروژ: راه شمال
نیجر: سیاه (لاتین)
نیجریه: سرزمین سیاه (لاتین)
نیکاراگوئه دریای نیکارائو (نام مردم آن منطقه) – آگوئه (اسپانیایی)
واتیکان: گرفته شده از نام تپهای به نام واتیکان (اتروسکی)
ونزوئلا: ونیز کوچک
ویتنام: اقوام "ویت” جنوبی (ویتنامی)
ولز: بیگانگان (ژرمنی)
هلند: سرزمین چوب (آلمانی)
هند: پر آب (فارسی باستان)
هندوراس: ژرفناها (اسپانیایی)
یمن: خوشبخت
یونان: سرزمین قوم "یون”